یکی از موضوعاتی که رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی ، حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) همواره به ویژه طی چند ماه اخیر در بیشتر فرمایشاتشان به طور جدی بر آن تاکید داشته اند ،مفهوم «بصیرت »و ضرورت برخورداری و بهره مندی از آن به عنوان «تنها راه برای گمراه نشدن در گرد و غبار ایجاد شده بر اثر فتنه » است.

از همین روست که رهبری انقلاب داشتن بصیرت کامل نسبت به دشمن را تنها راه نجات کشورهای اسلامی از زورگویی، اشغال و سلطه‌گری استکبار جهانی و بازگشت به اسلام ناب محمدی می‌دانند و تاکیددارند ملت‌های مسلمان باید ترفندهای استکبار را درک کنند از همه مهمتر بصیرت علما است که روی آن تأکبد ویژه دارند. در همین رابطه می فرمایند:

«اگر اعلم علما هم باشید و زمانتان را نشناسید و ندانید ترفندهای استکبار و نیز مشکلات جامعه چیست، نمی‌توانید برای جامعه اسلامی‌تان مفید واقع شوید.»این گوشه‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب در باب اهمیت بصیرت بود که ایشان بارها و بارها بر آن تکیه و تاکید داشتند؛ چرا که بصیرت و علم به زمان برای هر کس بویژه یک عالم لازم است و بی‌آگاهی علما به حقایق جریانات جهان در طول تاریخ تشیع بخصوص در 200 سال اخیر مشکلات بزرگی را به وجود آورده و ضربه سنگینی را از این ناحیه وارد کرده است.

با بررسی اجمالی حوادث و مشاهده فراز و فرود های تاریخ اسلام از دوران پیامبر اعظم (ص) و ائمه معصومین (ع) تا انقلاب اسلامی و دوران حاضر ،آنچه بیش از هر عاملی در رسیدن یا نرسیدن به پیروزی و موفقیت تاثیر داشته، میزان بهره مندی و برخورداری مردم و نخبگان از «بصیرت» بوده است . به این معنی که در هر برهه ای که مردم و نخبگان جامعه از بصیرت بهره برده اند ، راه درست انتخاب شده و امور به نحو احسن پیش رفته است و برعکس در مواقعی که مردم بدون بصیرت عمل کرده اند، هم خودشان و هم جامعه را با مشکلاتی روبرو کرده اند.به جرات می توان گفت دلیل همه انحرافات سیاسی و اعتقادی که تاکنون امت ها با آن روبرو بوده اند و بعضاً به نابودی و انحطاط آنان نیز منجر شده، رفتارها ، تصمیم گیریها و موضع گیریهای بدون بصیرت بوده است .

در این نوشتار تلاش می شود درباره مفهوم بصیرت ، موانع و راه های کسب آن ،بصیرت به عنوان قدرت پرواز انسانها و جوامع بشری از مشکلات و انحطاطات و همچنین بصیرت از نگاه رهبر معظم انقلاب مواردی را یادآوری کنیم .

مفهوم بصیرت

بصیرت دانایی صرف نیست بلکه دانایی همراه با باور وایمان است از این رو موجب هدایت و حرکت است در حالیکه علم همواره مقرون باور قلبی نبوده و در نتیجه لزوما مایه عمل به مقتضاتش نیست.

به عنوان نمونه خیلی از مردم می دانند سیگار برای انسان زیان بار است ولی به دلیل اینکه به مضرات آن باور ندارند واز آن استفاده می کنند حتی برخی پزشکان به انواع مواد مخدر معتاد می باشندتقریبا هر انسان الهی می داند روزی این جهان را ترک وبه عالم برزخ و حساب سفر خواهد کردو آنجا یک یک اعمالش مورد ارزیابی قرار گرفته و جزا و پاداش به آن تعلق می گیرد اما از آنجایی که این بینش د ر بسیاری از مردم از ساحت ذهن به ساحت قلب رسوخ نکرده و به ایمان باطنی تبدیل نگردیده موجب تقوی و پرهیزگاری نمی شود ولی علم مقرون با اعتقاد قلبی مایه حرکت و عمل می شود.