۱۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

حلول ربیع القرآن و دعا و راز و نیاز مبارکباد

خطبه‏ پیامبر اکرم، هنگام فرا رسیدن ماه رمضان

ماه رمضان

امام رضا علیه‏السلام به نقل از پدرانش علیهم‏السلام، از امام على علیه‏السلام روایت می‌کند: روزى، پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود:   

«اى مردم! همانا ماه خدا، همراه با برکت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است؛ ماهى که نزد خدا برترینِ ماه‏هاست و روزهایش برترینِ روزها، شب‏هایش برترینِ شب‏ها و ساعاتش برترینِ ساعات است .   

ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت شده‏اید و از شایستگانِ کرامت الهى قرار داده شده‏اید . نَفَس‏هایتان در آن، تسبیح است، خوابتان در آن، عبادت، عملتان در آن، پذیرفته و دعایتان در آن، مورد اجابت است .    پس با نیّت‏هاى راست و دل‏هاى پاک، از پروردگارتان بخواهید تا براى روزه‏دارىِ آن و تلاوت کتاب خویش، توفیقتان دهد؛ چرا که بدبخت، کسى است که در این ماه بزرگ، از آمرزش الهى محروم بماند .   

با گرسنگى و تشنگى خود در این ماه، گرسنگى و تشنگىِ روز قیامت را یاد کنید؛ به نیازمندان و بینوایانتان صدقه بدهید؛ به بزرگان خود احترام، و بر کوچک‏هایتان ترحّم، و به بستگانتان نیکى کنید. زبانتان را نگه دارید؛ چشم‏هایتان را از آنچه نگاه به آن حلال نیست، بپوشانید؛ گوش‏هایتان را از آنچه شنیدنش حلال نیست، فرو بندید؛ به یتیمان مردم، محبّت کنید تا بر یتیمان شما محبّت ورزند؛ از گناهانتان به پیشگاه خداوند توبه کنید؛

در هنگام نمازها، دستانتان را بر آستان او به دعا بلند کنید، که آن هنگام (وقت نماز)، برترینِ ساعت‏هاست و خداوند با نظر رحمت به بندگانش مى‏نگرد و هر گاه با او مناجات کنند، پاسخشان مى‏دهد و چون او را صدا بزنند، جوابشان مى‏گوید و چون او را بخوانند، اجابتشان مى‏کند .   

پس با نیّت‏هاى راست و دل‏هاى پاک، از پروردگارتان بخواهید تا براى روزه‏دارىِ آن و تلاوت کتاب خویش، توفیقتان دهد؛ چرا که بدبخت، کسى است که در این ماه بزرگ، از آمرزش الهى محروم بماند .

اى مردم! جان‏هاى شما در گرو کارهاى شماست، پس با آمرزش‏خواهى خود، آنها را آزاد سازید؛ و پشت‏هاى شما از بار گناهانتان سنگین است، پس با طول دادن سجده‏هاى خود، آنها را سبک کنید، و بدانید که خداوند ـ که یادش والاست ـ به عزّت خود، سوگند خورده است که نمازگزاران و سجده‏کنندگان را عذاب نمى‏کند و در روزى که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان [براى حساب ]مى‏ایستند، آنان را با آتش، هراسان نمى‏سازد .   

اى مردم! هر کس از شما در این ماه، روزه‏دارى را افطار دهد، پاداش او براى آن، نزد خدا، آزاد کردن یک برده و آمرزش گناهان گذشته اوست.»    

پس گفتند: اى پیامبر خدا ! همه ما توانایىِ این کار را نداریم!   

پیامبر صلى‏الله‏ علیه‏ و‏آله فرمود: «خود را از آتش نگه دارید، هر چند با یک دانه خرما؛ خود را از آتش نگه دارید، هر چند با یک جرعه آب .   

اى مردم! هر کس اخلاقش را در این ماه، نیکو سازد، براى او وسیله عبور از صراط خواهد بود، در آن روز که گام‏ها بر صراط مى‏لغزد؛ و هر کس در این ماه بر بردگان خود آسان بگیرد، خداوند حساب او را سبک خواهد گرفت؛ و هر کس در این ماه، شرّ خود را [از دیگران] باز دارد، خداوند در روز دیدارش، غضب خویش را از او باز خواهد داشت؛ و هر کس در این ماه، یتیمى را گرامى بدارد، در روز دیدار، خداوند، گرامى‏اش خواهد داشت؛ و هر کس در آن به خویشاوند خود نیکى کند، در روز دیدار، خداوند با رحمتش به او نیکى خواهد کرد؛ و هر کس در آن از خویشان خود ببُرد، خداوند در روز دیدار، رحمتش را از او قطع خواهد نمود؛ و هر کس در آن، نماز مستحبّى بخواند، براى او دورى از آتش، نوشته مى‏شود؛ و هر کس واجبى را در آن ادا کند، پاداش کسى را دارد که هفتاد واجب را در ماه‏هاى دیگر، ادا کرده است؛ و هر کس در آن بر من زیاد صلوات بفرستد، خداوند در روزى که وزنه اعمال، سبک مى‏شود، وزنه اعمال او را بیفزاید؛ و هر کس در آن، آیه‏اى از قرآن تلاوت کند، پاداش کسى را دارد که در ماه‏هاى دیگر ، ختم قرآن کرده است .   

اى مردم! در این ماه، درهاى بهشت، بازند. پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نبندد؛ و درهاى دوزخ، بسته‏اند. پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نگشاید؛ و شیطان‏ها در بندند. پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما مسلّط نسازد.»    

من برخاستم و گفتم: اى پیامبر خدا! برترینِ کارها در این ماه چیست؟   

فرمود: «اى ابوالحسن! برترینِ کارها در این ماه، پرهیز از حرام‏هاى الهى است.» سپس گریست.

مقام حضرت علی علیه السلام  

ماه رمضان

گفتم: اى پیامبر خدا! سبب گریه شما چیست؟   

فرمود: «اى على! بر این مى‏گریم که حرمت تو را در این ماه مى‏شکنند. گویا مى‏بینم تو در حال نماز براى پروردگار خویشى، که نگون‏بخت‏ترینِ اوّلین و آخرین، همو که برادر پى‏کننده ناقه قوم ثمود است، برمى‏خیزد و بر فرق سرت ضربتى مى‏زند و محاسنت، از خون سرت، رنگین مى‏شود.»   

گفتم: اى پیامبر خدا! آیا در آن حالت، دینم سالم است؟   

فرمود: «دینت، سالم است.»    

سپس فرمود: «اى على! هر کس تو را بکشد، مرا کشته است و هر کس تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است و هر کس تو را ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته است؛ چرا که تو از من هستى، همچون جان من . روح تو، از روح من است و سرشت تو، از سرشت من . خداى متعال، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا براى پیامبرى، و تو را براى امامت، انتخاب کرد. هر کس امامت تو را انکار کند، نبوّت مرا انکار کرده است.   

  من برخاستم و گفتم: اى پیامبر خدا! برترینِ کارها در این ماه چیست؟   

فرمود: «اى ابوالحسن! برترینِ کارها در این ماه، پرهیز از حرام‏هاى الهى است.» سپس گریست.

اى على! تو وصىّ من، پدر فرزندان من، همسر دختر من و جانشین من بر امّتم هستى، در حال حیاتم و پس از مرگم. فرمان تو، فرمان من است و نهى تو، نهى من است. سوگند به خدایى که مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ آفریدگان قرار داد، تو حجّت پروردگار بر خلق اویى و امین او بر رازش و جانشین او بر بندگانش.»   


۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo

سبک زندگی مؤمن

برگرفته از آثار حضرت آیت الله جوادی آملی

هر انسانی بر اساس رفتاری که از خود ظاهر می سازد، شخصیت و هویت خود را نشان می دهد، زیرا رفتار انسان برخاسته از انگیزه های اوست و انگیزه ها برخاسته از نیازها و نیازها برخاسته از آگاهی های آدمی هستند.

 

انسان در زندگی اهدافی دارد و با مشکلاتی مواجه می شود و برای اینکه بتواند به آن اهداف برسد و بر آن مشکلات غلبه کند، نیازمند یک خط مشی کلی است که به او در این زمینه کمک کند. برنامه کلی و خط مشی اصولی ای را که انسان را به آن هدف می رساند و راه برون رفت از مشکلات را به او می نمایاند، می توان سبک زندگی نامید.

 

سبک زندگی عبارت است از مشی کلی فرد در جهت رسیدن به اهداف و غلبه بر مشکلات،(۱) سبک زندگی شیوه ای است که فرد اهداف خود را از آن طریق دنبال می کند.(2)

 

برخی سبک زندگی در فرد را از شکل گیری تا پیامدها و آثار آن به درختی تشبیه کرده اند که ریشه ها و تنه و شاخه ها و سرشاخه هائی دارد. مجموعه اجزای این درخت با همدیگر و با محیط در تعامل اند و بر هم تأثیر می گذارند.(3)

 

قرآن کریم کتابی است برای هدایت انسان در تمام ابعاد زندگی: «انزل فیه القرآن هدی للناس(۴) قرآن برای هدایت عموم انسان هاست و در ماه رمضان نازل شده است». اما برخی از انسان ها از پذیرش تعالیم قرآن اعراض می کنند و زندگی کافرانه ای را در پیش می گیرند. آنها هدفی ندارند تا برای رسیدن به آن تلاش کنند، اما بسیاری از انسان ها به تعالیم قرآن روی می آورند و درمی یابند که آفرینش هدفدار است و لذا زندگی آدمیان نیز هدفی دارد و انسان باید تلاش کند تا به آن هدف نائل شود و اگر در زندگی با مشکلی مواجه شد، تلاش کند تا بر آن غلبه نماید. از این جهت قرآن در سراسر سور و آیات، یک خط مشی اصولی را برای این منظور مشخص کرده است.

 

قرآن در آغاز سوره مومنون از حتمی بودن فلاح و رستگاری مؤمنان سخن می گوید و به بیان هفت ویژگی می پردازد و می فرماید: «قد افلح المؤمنون»: مؤمنان حتماً رستگار می شوند و به هدف نهایی خود در تمام ابعاد می رسند.

 

افلح از ماده «فلح و فلاح» در اصل به معنای شکافتن و بریدن است و به هر نوع پیروزی و رسیدن به خوشبختی اطلاق شده است. افراد پیروز در زندگی هدفی دارند و موانعی در مسیر آنان قرار دارد، اما آن موانع را از سر راه برمی دارند و راه خود را به سوی هدف هموار می کنند و پیش می روند. انسان مومن در حقیقت به ثمره درخت حیات نائل می شود.

 

حال باید دید چه رفتارهائی نشانه و سبک زندگی یک فرد مؤمن است؟ قرآن این رفتارها را این گونه برمی شمرد:

 

۱ـ رابطه قلبی با خدا از طریق نماز خاشعانه

 

اولین ویژگی انسان مومن، برقراری ارتباط درونی با خدا از طریق نماز خاشعانه است: «الذین هم فی صلاتهم خاشعون»؛(۵) مؤمنان کسانی هستند که نه تنها نماز می خوانند، بلکه درنمازشان خاشع اند و با خلوص نیت و تواضع قلبی با خدا رابطه برقرار می کنند، یعنی نماز آنها تنها الفاظ و حرکات بدون روح و معنا نیست، بلکه به هنگام نماز آن چنان به پروردگار توجه می کنند که در برابر او از خود و هر چه که در اطراف آنهاست، منقطع می شوند. به عبارت خلاصه تر، انسان مؤمن در نماز از غیر خدا می برد و با خدا پیوند پیدا می کند.

 

خشوع انقیاد درونی همراه با ترس و بر دو قسم است:

 

الف) خشوع عزیزانه: هر جا کلام خدا و اثر خدا ظهور کرد، خشوع عزیزانه است: «لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعاً متصدعاً من خشیه الله؛(۶) اگر این قرآن را بر کوه نازل می کردیم، در برابر خدا و از ترس او خاضع می شد». مردان الهی نیز عزیزانه خاشع اند.

 

ب) خشوع ذلیلانه: خشوعی که براساس قهر و ذلت است: «یومئذ یتبعون الداعی لا عوج له و خشعت الاصوات للرحمن فلا تسمع الا همسا؛(۷) آن روز که چنین شود همگان از دعوت آن دعوت کننده بدون هیچ گونه سرپیچی پیروی می کنند و صداها در برابر خدای رحمان خاشع می شوند و جز صدایی آهسته نمی شنوی». یعنی عده ای از ترس مقهورانه و ذلیلانه آرام سخن می گویند. کسی که خشوع عزیزانه را رها کند، دچار خشوع ذلیلانه می شود.

 

۲ـ گریز از لغو و امور بی حاصل و پوچ

 

مؤمنان در تمام حرکات و خطوط زندگی هدفی مفید و سازنده را پی می گیرند و از کارهای لغو بی حاصل و بی هدف و بی فایده رو برمی گردانند: «والذین هم عن اللغو معرضون»؛(۸) انسان مؤمن همان طور که مسئولیت انسان بودن او اقتضا می کند از انجام امور لغو رویگردان است و فرصت ندارد به کارهای بی اساس بپردازد و عمر عزیز خود و دیگران را بیهوده بر باد دهد. لغو گفتار و رفتاری است که فایده قابل ملاحظه ای ندارد. قرآن کریم می فرماید: «مردان الهی کسانی اند که نه خودشان به سراغ لغو می روند و نه لغو به سراغ آنها می آید». برخی خود به مجلس گناه نمی روند، اما دوستان ناصالح آنها را می برند و لذا افزود: «رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله؛(۹) مردان در آن خانه ها تسبیح خدا می گویند و هیچ تجارت و هیچ خرید و فروشی آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و پرداختن زکات بازنمی دارد».

 

انسان الهی و مؤمن از معاصی و گناهان و دروغ و دشنام و غنا و لهو و لعب دوری می کند.

 

۳ـ شرکت در مسئولیت های اجتماعی و تعاون همگانی

 

انسان مؤمن، حقوق و تکالیف مالی ای دارد که آنها را انجام می دهد و منبع خیر برای جامعه است: «والذین هم للزکاه فاعلون؛(۱۰) آنها کسانی هستند که زکات را می پردازند».

 

با توجه به اینکه سوره مؤمنان در مکه بر پیامبر نازل و زکات در مدینه بر مؤمنان واجب شد، می توان گفت: مراد از زکات، تزکیه نفس است، یعنی مؤمنان کسانی هستند که تزکیه نفس می کنند، مگر اینکه مراد از زکات، انفاق و صدقات مستحبی باشد که مؤمنان با این کار در واقع خود را تطهیر می کنند، چنان که در سوره توبه فرمود: «خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم؛(۱۱) از اموال اینها صدقه دریافت کن تا آنها را تطهیر و تزکیه کنی». یعنی کسی که زکات پرداخت می کند با این کار، خود را پاک می کند.

 

۴ـ حفظ پاکدامنی

 

انسان مؤمن از آلودگی جنسی پرهیز می کند و عنان نفس خود را در اختیار دارد تا او را به هر جائی نکشاند: «والذین هم لفروجهم حافظون الّا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملمومین، فمن ابتغی ورا ذلک فاولئک هم العادون؛(۱۲) کسانی که نیروهای جنسی خود را از آلودگی نگه می دارند و تنها در مورد همسران و کسانی که برای آنها مشروع و مجاز است به کار می برند که در این صورت بر آنها سرزنشی نیست.» هر کسی غیر از این طریق بخواهد از قوای جنسی خود کسب لذت کند، از راه راست تجاوز کرده است.

 

خدای سبحان جهان را با نظام احسن آفریده و غریزه جنسی را برای تداوم نسل در انسان قرار داده تا آدمی از آن بهره برداری مشروع کند و لذا فرموده است که ارضاء این غریزه، در چهارچوب مشروع، هیچ مشکلی ندارد و جایی برای سرزنش نیست، ولی اگر کسی خارج از چهارچوب مشروع، یعنی ازدواج بخواهد غریزه جنسی خود را ارضا کند، مرتکب تعدی و تجاوز شده است.

 

از این آیه استفاده می شود که تفریط در سرکوبی غریزه جنسی و افراط، یعنی استفاده از غریزه جنسی در خارج از چهارچوب ازدواج هر دو محکوم و ممنوع اند و رعایت اعتدال و دوری از افراط و تفریط هیچ گونه ممنوعیتی ندارد.

 

۵ـ رعایت امانت

 

یکی از وظایف اجتماعی هر انسانی تلاش برای حفظ حقوق مردم و جلب اعتماد عمومی است که از طریق اموری مانند صداقت و راستگویی و راست کرداری، امانتداری، رعایت عهد و پیمان و امثال آن تحقق پیدا می کند. مؤمنان اگر بخواهند به اهداف انسانی و الهی خود در جامعه نایل شوند، یکی از راه های آن ادای امانات مردم است. از این رو قرآن کریم فرمود: «والذین هم لأماناتهم... راعون؛(۱۳) آنها کسانی هستند که رعایت امانت هایی را که به عهده گرفته اند، می کنند».

 

خدای سبحان در قرآن، یکی از امتیازات انسان را در برابر مجموعه نظام هستی، پذیرش امانت می داند. آنجا که فرمود: «انا عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان؛(۱۴) به راستی ما امانت خود را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کردیم، ولی آنها سرباز زدند و از اینکه آن بار سنگین را برگیرند امتناع کردند و هراسناک شدند، اما انسان به عهده گرفت».

 

 از طرفی در سوره نساء فرمود: «ان الله یأمرکم ان تؤدو الامانات الی اهلها؛(۱۵) خدا فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبان آنها برگردانید.» این امانت معنای عامی دارد و امانت خدا، پیامبران الهی و امانت های مردمی را شامل می شود، لذا به هنگام واگذاری مسئولیت به افراد، باید اهلیت و شایستگی آنها در نظر گرفته شود.

 

۶ـ رعایت عهد و پیمان

 

یکی از عوامل اعتماد عمومی که امروز از آن به عنوان سرمایه اجتماعی یاد می شود، رعایت عهد و پیمان هاست: «والذین هم... و عهدهم راعون؛ مؤمنان کسانی هستند که اگر تعهدی را پذیرفته اند آن را رعایت می کنند».

 

یکی از وظایف مؤمنان رعایت قراردادهاست: «یا ایهاالذین آمنوا اوفوا بالعقود؛(۱۶) ای مؤمنان به قراردادهایتان وفا کنید» و: «و اوفوا بعهدالله اذا عاهدتم؛(۱۷) به عهد خداوند وفا کنید هنگامی که عهد و پیمان بستید». مؤمن تعهدپذیر است و تعهدات خود را به صورت دقیق اجرا می کند.

 

۷ـ محافظت بر نمازها

 

مؤمنان دائماً مراقبند که برنامه شان با خدا به صورت منظم برقرار باشد و بر نماز محافظت می کنند: «والذین هم علی صلاتهم یحافظون؛(۱۸) آنها بر حفظ نمازهایشان کوشش می کنند».

 

از آنجایی که نماز مهم ترین رابطه خلق و خالق، برترین مکتب عالی تربیت، وسیله بیداری روح و جان و نگهدارنده انسان از گناهان و بالاخره سرچشمه همه خوبی ها و نیکی هاست، بر مؤمنان است که از آن محافظت کنند و آن را در اوقات خود و با شرایط و آداب آن به جا آورند.

 

نتیجه گیری

 

بر انسانی که هدایت قرآن را پذیرفته و در صف مؤمنان قرار گرفته، لازم است که رفتار، کردار و گفتار و اندیشه هایش متفاوت باشد تا بتواند هویت مؤمنانه خود را معرفی کند و از دیگران متمایز باشد. مؤمن سبک زندگی و رفتار خاص خود را دارد، لذا رابطه اش با خدا همراه با خشوع و تواضع و دائمی است، برای سرمایه های وجودی خود ارزش قائل است و آنها را بیهوده صرف نمی کند، دامنش را از آلودگی حفظ می کند، برای حفظ سرمایه اجتماعی می کوشد، امانتدار و به تعهدات خود پایبند است و از نماز خود محافظت می کند. این مؤمن به گفته قرآن وارث بهشت حق است: «اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون(۱۹): مومنان بهشت برین را ارث می برند و در آن جاودانه خواهند ماند».

 

بر این اساس، مؤمنان راستین در دنیا پیروزند و در قیامت با راه یابی به بهشت، وارث آن خواهند بود. مؤمن راستین کسی است که سبک زندگی مؤمنانه ای مبتنی بر اندیشه ها و اعتقادات توحیدی دارد، انگیزة او الهی و رفتار او هماهنگ با اوامر و نواهی خداست، برای سرمایه عمر خود ارزش قائل است و از فرصت دنیا در جهت سعادت جاودان بهره می گیرد.

 

پی نوشت ها 

۱ـ سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، محمد کاویانی ص ۸..

۲ـ همان، ۶۷. 

۳ـ همان، ص ۸۶.

۴ـ بقره، ۱۸۵. 

۵ـ المؤمنون، ۲.

۶ـ حشر، ۲۱. 

۷ـ طه، ۱۰۸.

۸ـ المؤمنون، ۳.

 

۹ـ نور، ۳۷.

 

۱۰ـ المؤمنون، ۴.

 

۱۱ـ توبه، ۱۰۷. 

۱۲ـ المؤمنون، ۵، ۶، ۷.

۱۳ـ المؤمنون، ۸. 

۱۴ـ احزاب، ۷۲.

۱۵ـ نساء، ۵۸.

۱۶ـ مائده، ۱. 

۱۷ـ نحل، ۹۱.

۱۸ـ المؤمنون، ۹. 

۱۹ـ المؤمنون، ۱۰، ۱۱

۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo

lمسابقه ای در راه است

ثبت نام از هر کسی و از هر جنسی با هر پست و مقامی آزاد است به اطلاع علاقمندان می رساند در پایان این ماراتن به همه شرکت کنندگان جوایز ماندگاری از سوی متولی مسابقه اهدا خواهد شد. لازم به ذکر است که شرط دریافت جوایز، صبر و اخلاص می باشد که تشخیص آن جز از عهده متولی، از کسی ساخته نیست. ان شاءالله موفق باشید به دریافت جوایز و برای راقم کلمات فوق که نیاز مبرم به دعای خیر شما دارد فراموش نشود.

۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo

دشمن همیشه دشمن است و غیر قابل اعتماد

حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی، نماینده ولی‌فقیه در سپاه، روز گذشته در گفت‌وگویی مشروح با خبرگزاری فارس به موضوعات مهم داخلی و خارجی پرداخت و درباره اصرار دشمن برای بازرسی از مراکز نظامی ایران گفت: «... [آنها هدف دیگری از مذاکرات دارند] یکی اینکه ببینند توان ما چقدر است و می‌خواهند به اسرار نظامی ما دست پیدا کنند». نماینده ولی‌فقیه در تأکید جدی بر این مسئله نکته مهمی را یادآور شد: «بنده از زبان یک مسئول رسمی کشور که الآن در جایگاه حساسی قرار دارد، شنیدم که گفت: معاون وزیر خارجه آلمان به من گفت: «تا مادامی که یقین پیدا نکردیم عراق هیچ چیزی ندارد، به آن حمله نکردیم. تمام تلاش‌مان این بود که به عمق توان عراق دست پیدا کنیم». خُب، این هدف دشمن را نشان می‌دهد؛ لذا باید در اینجا خیلی حساسیت داشته باشیم؛ زیرا قطعاً دشمن قابل اعتماد نیست».

۲۱ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۳ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo

پیرو امام نباید رودربایستی داته باشد

مقام معظم رهبری در بخشی از سخنان خود در حرم مطهر امام به مناسبت سالگرد رحلت آن عزیز سفر کرده فرمودند: پیرو امام باید مرزبندی داشته باشد هم با اسلام متحجر و هم با اسلام سکولار. اسلام ناب را شناسایی کند و دنبال کند. این یکی از اصول امام است. این چیزی نیست که امام یکبار گفته باشد. در سرتاسر بیانات امام گسترده است.

یکی دیگر از اصول امام اتکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی، و نقطه مقابل، بی اعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی است. این یکی از اجزای مکتب امام است. اتکال به قدرت الهی. خدای متعال وعده داده است به مومنین و کسانی که این وعده را باور ندارند در کلام خود خداوند لعن شده است. لعن الله علیهم و...غضب الله علیهم. رهبر معظم انقلاب افزودند: اعتقاد به وعده الهی و صدق وعده الهی از ارکان تفکر امام است که باید به آن اعتماد و اتکال کرد. نقطه مقابل به دلخوشکنک های مستکبران و قدرتهای جهانی مطلقا نباید اعتماد کرد. این در عمل و رفتار و بیانات امام به طور کامل مشهود است. این اتکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او موجب می شد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد. امام با صراحت صحبت میکرد. آنچه مورد اعتقاد او بود صریح بیان میکرد چون اتکای به خدا داشت نه اینکه نمیدانست قدرتها عصبانی می شوند. میدانست اما به نصرت الهی باور داشت.
در برابر حوادث دچار رودربایستی نشد. در یکی از نامه‌ها، دو نامه را شاید امام از نامه های سران مستکبر دنیا یا وابستگان به مستکبر جواب داد. که پخش شد همان وقت در صداوسیمای جمهوری اسلامی. با صراحت تمام، مطلب را البته مودبانه حرف می زد. اما مواضع قاطع و روشن خود را در آن نامه ها بیان کرد و این توکل خود را امام مثل خونی در شریان ملت جاری کرد. ملت هم اهل توکل به خدای متعال شد. به نصرت الهی معتقد شد و در این راه وارد شد. این که به مستکبرین، امام هیچ اعتمادی و هیچ اعتقادی نداشت، این موجب می شد به وعده های آنها اعتنایی نکند. رئیس جمهور آمریکا، ریگان که مقتدر هم بود به امام نامه نوشت و آدم فرستاد ولی امام اعتنا نکرد و وعده او را به هیچ گرفت. در یک مورد دیگر وعده ای درباره پایان جنگ تحمیلی یکی از دولتهای وابسته به آمریکا داده بود، بحث صدها میلیارد یا هزار میلیارد در میان بود، امام اعتنا و اعتمادی به او نکردند. ما در قضایای گوناگون جاری خود داریم لمس می کنیم و می بینیم که نمیشود به وعده مستکبرین اعتماد کرد و به حرفهای جلسه خصوصیشان نمی توان اعتماد کرد. امام این را جزو خطوط اصلی خود قرار داد: اعتماد به خدا، بی اعتمادی به مستکبران.

۱۵ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo

منتظران امام زمان از منظر مقام معظم رهبری


* ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم

انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم ... سربازی منجی بزرگی که میخواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین‌المللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشن‌بینی دارد... ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفه‌ای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم. اعتقاد به امام زمان به معنای گوشه‌گیری نیست... . امروز اگر ما می‌بینیم در هر نقطه‌ی دنیا ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که امام زمان برای مبارزه با آنها می‌آید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم. بیانات در  نیمه‌ی شعبان در مصلای تهران 1381/07/30

 

* بزرگترین وظیفه‌ی منتظران

بزرگترین وظیفه‌ی منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت میکردند، منتظران حقیقی بودند.

۱۲ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo

تأکید مقام معظم رهبری بر بصیرت

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى
امروری ز جاهلیّت بازتولید شده است؛ با توان بسیار بالا، با خطر صدها بلکه هزارها برابرِ جاهلیّت روزهای اوّل و دوران اوّل اسلام. البتّه اسلام هم بحمدالله امروز مجهّز شده است. نیروی عظیم اسلامی با استفاده‌ی از ابزارهای گوناگون، امروز در دنیا گسترده است. و امید موفّقیّت، امید غلبه‌ی بر ترفند دشمنان امید کمی نیست؛ امید بالایی است؛ چیزی که لازم است در درجه‌ی اوّل «بصیرت» است و در درجه‌ی دوّم «عزم و همّت»؛ این چیزی است که ما ملّتهای مسلمان به آن احتیاج داریم

۰۹ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo

ذکر ماه

Image result for ‫الله‬‎
۰۸ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo

غیرت

غیرت

غیرت در لغت ، تعصب و حفظ ناموس را گویند و غیرتمند کسی است که مواظب ناموس خود (خواهر ، دختر و همسر و ... ) باشد و جلو انحرافات احتمالی آنان را بگیرد و نگذارد که با نامحرم تماس داشته باشند و از رفت و آمد افراد بی تقوا و هرزه به منزلش جلوگیری کند .

فلسفه غیرت

احساس غیرت در انسان ، مانند پاسبانی است که باعث می شود نسلها با هم مختلط نشوند و نظام خانواده از هم نگسلد. احساس غیرت چون حس علاقه به فرزند است که اگر وجود نداشته باشد در روابط بین زنان و مردان هرج و مرج پیش می آید و نسب و خاندان هیچ کس مشخص نمی شود .

منشأ غیرت

هر چه انسان بیشتر با تمایلات نفسانی و خواسته های شهوانی مبارزه کند و ریشه های حرص و گناه ... را در وجودش بخشکاند، غیورتر می شود و حتی به ناموس دیگران چون ناموس خود می نگرد. اما بی تقوا کسی است که پا در مسیر انحراف گذارد چنین کسی رفته رفته بی غیرت می گردد و از بی عفتی خود و ناموسش رنجی نمی برد.

محبوب خداوند بزرگ و پیامبرش

امام صادق (ع) فرمود : خداوند غیرتمند است و هر انسان غیرتمندی را هم دوست دارد و برای غیرتش، گناهان زشت _ چه آشکار و چه پنهانش را _ حرام کرده است .

حضرت محمد بن عبداله (ص) فرمود :

پدرم ایراهیم (ع) مرد غیرتمندی بود لکن غیرتمند هستم و خداوند بینی مسلمانی را که غیرت ندارد به خاک ذلت می مالد .

حضرت علی (ع) فرمود :

« لَعن الله مَن لا یُغار » خداوند لعنت کند کسی را که غیرت ندارد .

و نیز فرمود : « ... مَن لا یُغار فَاِنَه مَنکوس القَلب » کسی که غیرت ندارد قلبش واژگون و سیاه است .

در اخبار آورده اند که تعدادی از اسیران کافر را که به جنگ با مسلمانان آمده بودند خدمت رسول مکرم اسلام (ص) آرودند . رسول خدا (ص) دستور قتل آنان بجز یک مرد را صادر فرمودند  آن مرد از حضرت (ص) علت این بخشش را پرسید . پیامبر (ص) فرمود : کشته نشدن تو به سبب پنج خصلت است که در توست و آن خصال را خداوند سبحان و رسولش دوست دارد :

1.      غیرت زیادی که نسبت به خانواده و همسرت داری . 2. سخاوت . 3. اخلاق نیکو .

4. راستگویی . 5. شجاعت .

بعد از این سخنان آن مرد از بهترین مسلمانان شد و به همراه رسول خدا (ص) جنگ سختی کرد تا به شهادت رسید.

غیرت حضرت علی علیه السلام

یحیی مازنی می گوید : من مدت زیادی همسایه حضرت علی (ع) بودم و ( منزل ما ) نزدیک خانه ای بود که حضرت زینب (س) در آن ساکن بود . به خدا قسم در این مدت نه زینب را (بیرون) دیدم و نه صدایش را ( در داخل خانه ) شنیدم و هر وقت می خواست به زیارت قبر شریف جدش رسول خدا (ص) مشرف شود شبانه از منزل خارج می شد در حالی که امام حسن (ع) در طرف راست او و امام حسین (ع) در طرف چپش و امیرالمومنین (ع) در جلو او حرکت می کردند و هنگامی که حضرت زینب به قبر شریف رسول خدا (ص9 نزدیک می شد حضرت علی (ع) جلوتر می رفت و نور چراغی را که بالای سر پیامبر (ص) بود کمتر می نمود یک مرتبه امام حسن (ع) علت این کار را از ان حضرت سوال نمود ، حضرت علی (ع) در جواب فرمود : می ترسم ( کسی زیارت آمده باشد ) و به خواهرت زینب نگاه کند .

درس غیرت از سیدالشهداء علیه السلام

نوشته اند در روز عاشورا ، وقتی دشمن دید که توان مقابله با امام حسین (ع) و اصحاب با وفایش را ندارد به گمان خود خواست از طریق تضعیف روحیه و جنگ روانی ، امام حسین (ع) را شکست دهد برای این کار بین سالار شهیدان (ع) و اهل بیت گرانقدرش فاصله انداخت تا متعرض خانواده آن حضرت شود ! در این هنگام حضرت سیدالشهداء (ع) فریاد زد : وای بر شما ای پیروان ال ابوسفیان ، اگر دین ندارید و از روی معاد نمی هراسید ، در دنیای خود آزاده مرد باشید .

سپس شمر لعنة الله علیه گفتن : ای پسر فاطمه ، چه می گویی ؟

حضرت فرمود: من و شما با یکدیگر می جنگیم ، زنان که گناهی ندارند . تا من زنده هستم نگذارید مردان سرکش و ستمکارتان به اهل بیت من تعرض کنند .
۰۶ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo

غنا و موسیقی

بخشی از درس آیین زندگی برای برداشت برای امتحان پایان ترم دانشجویان تقدیم می شود:

غنا

تعریف غنا: فقهای عالیقدر در تعریف غنا می فرمایند : « مُدُ الصَّوتِ المُشتَمِلِ عَلَی التَّرجیعِ المُطرِبِ » .

غنا عبارت است از کشیدن و چرخاندن صدا در حلق به حالتی که مناسب مجالس لهو و لعب و باطل باشد. نیز فرموده اند : غنا کشیدن صدا و پیچش دادن به آن است به طوری که مناسب با مجالس لهو و محافل انس و طرب و موافق با وسایل لهو و لعب باشد و خواندن بدین گونه و گوش دادن به آن و کسب درآمد به وسیله آن حرام است و فرقی نمی کند که همراه وسایل لهو خوانده شود یا نه و در باطل استعمال شود یا نه یا دعا یا مرثیه یا شعر .

معنای مطرب

« خِفَّهٌ یَعتَرِی الِانسانَ لِشِدَّهِ حُزنٍ أو سُرُورٍ» مطرب عبارت است از: خفت ، سبکی و سستی که به خاطر غم یا شادی در انسان بوسیله غنا ایجاد می شود . به فیض کاشانی (ره) و خراسانی (ره) نسبت داده اند که این دو بزرگوار منکر حرمت غنا شده اند . امام خمینی رحمه الله علیه در این مورد می فرماید :

این نسبت بر خلاف ظاهر کلام این دو بزرگوار است . بلکه ظاهر کلامشان این است که غنا دو قسم است : غنای حق و غنای باطل . غنای حق در مورد اشعاری است که ذکر بهشت و جهنم و تشویق مردم به آخرت را در بر دارد . غنای باطل همان چیزی است که در مجالس اهل لهو و باطل مثل مجالس بنی امیه و بنی عباس بوده است و سخن مرحوم فیض و مرحوم خراسانی ثابت نشده است که بر خلاف اجماع یا مذهب باشد .

غنا و موسیقی در قرآن کریم

ابوبصیر می گوید : از امام جعفر صادق (ع) درباره سخن خدای تعالی که می فرماید : « از پلیدیها ، از بتها  اجتناب کنید و از سخن باطل و بی اساس بپرهیزید » سوال کردم ، امام (ع) فرمود : منظور غنا (آواز طرب انگیز) است.

امام محمد باقر (ع) فرمود : غنا از جمله چیزهایی است که خداوند برای ارتکاب آن وعده عذاب جهنم داده است سپس آن حضرت این آیه شریفه را تلاوت فرمود: بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی از راه خدا گمراه کنند و به دنبال آن آیات الهی را مسخره می کنند . خداوند بدین عمل آنها را به عذاب خوار کننده ای مبتلا می سازد.

امام صادق (ع) فرمود : مجلس خوانندگی لهو ولعب ، مجلسی است که خداوند به اهل آن نمی نگرد ( آنها را مورد لطفش قرار نمی دهد ) و این مصداق همان چیزی است که خداوند عزوجل فرموده : « بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی از راه خدا گمراه سازند » .

مردی می گوید نزد امام صادق (ع) بودم ، کسی به ایشان گفت : پدر و مادرم فدای شما باد  همسایگان من کنیزانی دارند که آواز می خوانند و با عود ( یکی از آلات موسیقی ) می نوازند . من هنگامی که برای قضای حاجت می روم ، چه بسا نشستن خودم را طول می دهم تا صدای آنها را بیشتر بشنوم !!

امام (ع) فرمود : این کار را انجام مده ! در روز قیامت در برابر خداوند هیچ عذر و بهانه ای نداری  مگر سخن حق تعالی را در قرآن کریم نشنیده ای که می فرماید : « گوش و چشم و دل همگی مسئولند و در برابر کارهایی که انجام داده اند از آنها سوال می شود .

مرد گفت : به خدا سوگند تا به حال این آیه قرآن را از غیر عرب و عرب نشنیده بودم . دیگر به خداوند این کارها را انجام نمی دهم و از او آمرزش می طلبم .

بعد امام (ع) فرمود : برخیز و غسل کن و آنچه می توانی نماز بخوان ، چون تاکنون به گناه بزرگ مشغول بودی و چقدر حال بدی داشتی اگر بر این حال می مردی ! 

مؤسس موسیقی کیست

امام صادق (ع) می فرماید :

«لَمّا ماتَ آدَمُ علیه السَّلام و شَمِتَ بِهِ اِبلیسُ وَ قابیلُ فَاجتَمَعا فِی الارضِ فَجَعَل اِبلیسُ وَ قابیلُ المَعارفَ وَ الملاهِیَ شَمائهَ بِآدَمَ عَلیه السَلامِ فَکُلُ ما کانَ فِی الارضِ مِن هذا الضَّربُ الذی یَتَلَذَذُ به الناسُ فَاِنَّما هم مِن ذاک»

وقتی حضرت آدم (ع) رحلت نمود ، ابلیس و قابیل با رحلت او خوشحال شدند . آن دو در اجتماعی شرکت جستند و به نشانه شادی برای مرگ آدم (ع) از تنبورها و وسائل لهو (موسیقی ) استفاده کردند . پس هر کسی در روی زمین از این وسائل لذت می برد از پیروان راه ابلیس و قابیل می باشد .

رسول خدا (ص) فرمود : « کانَ اِبلِیسُ اَوَّلَ مَن تَغَنّی»          ابلیس اولین کسی بود که مرتکب غنا شد .

عواقب موسیقی در بعضی از احادیث :

بی تفاوت شدن نسبت به ناموس

امام صادق (ع) فرمود :« اِنَّ الشیطانَ یُقالُ له : القَفَندَرُ اِذا ضُربَ فی مَنزلِ رجُلٍ  اربعینَ یَوماً بِالبَربطِ و دَخَلَ علیه الرجالُ وَضَعَ ذلک الشیطانُ کُلَّ عضوٍ علی مِثلهِ مِن صاحِبِ البیتِ ثُمَّ نَفَخَ فَلا یُغارُ بَعدها حَتی تُؤتِی النساءَهُ فشلا یُغارُ »

به شیطان قَفَندَر ( بد قیافه ) گفته می شود . زمانی که در خانه کسی چهل روز با وسایل موسیقی (چون تار بنوازند) و مردان و زنان در آن مجلس باطل گرد آیند شیطان تمام اعضای بدن صاحبخانه را لمس می کند ( به طوریکه چشم ، گوش ، زبان و سایر اعضایش در مسیر و فرمان شیطان و گناه قرار می گیرند ) بعد از آن برای اینکه کاملاً او را در زشتی و ظلمت غرق کند نَفَسی شیطانی در او می دمد که بعد از آن غیرت را از دست می دهد آنچنان که نسبت به رابطه نامشروع دیگران با همسرش بی تفاوت می شود .

مرگ ناگهانی و قبول نشدن دعا 

امام صادق (ع) فرمود : « بیتُ الغِناءِ لا تُؤمِنُ فیه الفَجیعهَ و لاتُجابَ فیه الدَّعوَهَ و لا یَدخُلُهُ المَلَکُ »

خانه ای که در آن غنا باشد، از مرگ و مصیبت دردناک ایمن نیست و دعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی شوند. از امام صادق (ع) در مورد غنا سوال شد، امام (ع) فرمود : « لا تَدخُلُوا بُیُوتاً ، اللهُ مُعرِضٌ عَن اَهلِها » به منازلی که اهل آن به خاطر انجام مصیبت ( و گوش دادن به موسیقی ) از رحمت خداوند دور شده اند وارد نشوید .

سبب نفاق 

امام صادق (ع) فرمود :  « ضَربُ العِیدانِ یِنبِتُ النَفاقُ فِی القَلبِ کَما یُنبِتُ الماءُ الخُضرَهَ » نواختن موسیقی ( مثل تار و ... ) نفاق را در دل می رویاند همان طوری که آب سبزه را می رویاند 

رفتن برکت 

حضرت محمد (ص) فرمود : « لا تَدخُلُ المَلائِکَهُ بَیتاً فِیهِ خُمرٌ اَو طُنبُورٌ اَو نَردٌ وَ لا تُستَجابُ دُعاؤهُم وَ تُرفَعُ عَنهُمُ البَرَکَهُ » فرشتگان به خانه ای که شراب و وسایل موسیقی و قمار ( مثل دایره ، تنبور ، نرد ) در آن باشد وارد نمی شود و دعای اهل خانه مستجاب نمی گردد . خیر و برکت هم از آن جا می رود .

عامل زنا

در حدیث آمده : « ... اِیّاکُم وَالغِناءَ فَاِنَّهُ یَنقُصُ الحَیاءَ وَ یَزیدُ فِی الشَّهوهِ وَ یَهدمُ المُرُوءهَ وَ اِنَّهُ لَیَنُوُب عَن الخَمرِ وَ یَفعَلُ ما یَفعَلُ لسُکرُ فَانَ کُنتُم لابُد فاعِلین فَجَنَبُوهُ النِساءَ فَانَ الغِناءَ داعیَه الزَنا » . 

از غنا و موسیقی دوری کنید زیرا موسیقی حیاء را از بین می برد و سبب زیاد شدن غریزه جنسی می شود  مردانگی را نابود می سازد و هر کاری که شراب می کند موسیقی هم انجام می دهد و اگر مبتلا به موسیقی شدید از زنان بپرهیزید برای آنکه موسیقی و غنا انسان را به زنا می کشاند .

هدف رسالت پیامبر

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود : « اِنَّ اللهَ بَعَثنی هُدیً وَ رَحمهً لِلعالَمین وَ اَمَرَنی اَن اَمحُو المَزامیرَ وَ المَعارفَ وَ الاوتارَ وَ الاوثانِ وَ امورَ الجاهِلیَهِ » خداوند مرا برای هدایت و رحمت جهانیان مبعوث نمود و دستور داده به من تا آلات غنا و موسیقی ( مانند نای  تنبور ، تار و ... ) و بتها و آداب و رسوم جاهلیت را از بین ببرم .

عواقب اخروی غنا 

رسول خدا (ص) فرمود : کسی که اهل تنبور است روز قیامت محشور می شود در حالی که سیاهترین صورت را دارد و به دستش تنبوری از آتش جهنم است و بالای سرش هفتاد هزار فرشته عذاب همراه با گرزی که در دست دارند بر سر و صورتش می کوبند و کسی که اهل « غنا و موسیقی » است از قبرش بیرون می آید در حالی که نابینا ، گنگ و کر خواهد بود . همچنین زناکار و آن که فلوت و دایره می زند همانند ایشان محشور می شود .

رسول خدا (ص) فرمود: کسی که به لهو ( آواز موسیقی طرب انگیز ) گوش دهد در قیامت در گوشش سرب آب کرده ریخته می شود.

خرید و فروش و کسب با وسایل لهو

رسول خدا (ص) فرمود :آموزش دادن خوانندگان و خرید و فروش کنیزکان آوازه خوان حرام است و درآمدی که از این راه به دست می آید نیز حرام می باشد . گواه این مطلب آیه ای است که خداوند در کتابش فرموده است : بعضی از مردم سخنان بیهوده را خریداری می کنند ... )

امام باقر (ع) فرمود : ابوبصیر می گوید از امام باقر (ع) از درآمد کنیزکان خواننده پرسیدم ، امام (ع) فرمود : کسبشان حرام است اما در عروسیها «در صورتی که زن و مرد جدا از یکدیگر و صدای زن را نامحرم نشنود» خواندن اشکال ندارد و علت حرمت همان سخن قرآن کریم است که می فرماید : « و من الناس من یشتری »

امام صادق (ع) فرمود : کنیز و زن خواننده و کسی که به او اجرتی می دهد و کسی که پول را مصرف می کند همه مورد لعنت قرار گرفته اند.

ضررهای موسیقی از دیدگاه علامه محمد تقی جعفری (ره) :

1.ایجاد عدم تعادل و توزان بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک .

2.مرض مانی ( manie ) ( نوعی جنون است که درجات متعددی دارد ) .

3. اتلاف وقت وکوتاهی عمر

4. روش لغو  

5. زنجیر بردگی

6.ضعف اعصاب .

7.اختلالات دماغی ( اغتشاشات مغزی ، هیجانات روحی جنون )

8.تأثیرات قلبی

9.واسطه انتحار و خودکشی

10.بیماری فشار خون

 11.عامل فحشاء

 12.تضعیف و تضییع حس شنوایی ( سامعه )

 13.تضعیف و تضییع حس بینایی ( باصره )

  14.هیجان

  15.سلب اراده و شکست شخصیت

  16.سلب غیرت

 17.عامل جنایت

 18.جلب توجه غیر طبیعی

 19.از دست دادن نیروی فکری

20.تضییع نیروی قضاوت

  21.افسردگی و خمودگی

  22.تهییج عشق

 23.شکست عمر و جوانمردگی

  ضرر موسیقی از دیدگاه دانشمندان جهان 

بر اساس نظر بسیاری از روانشناسان ، موسیقی احساسات بشر را در مسیر غیر طبیعی و غیر عادی توسعه
می دهد و انسان را در یک عالم ناخودآگاهی کامل فرو می برد و قوه خیال بافی غیر طبیعی و غیر واقعی را در انسان زیاد می کند . موسیقی سبب لذت نیست بلکه فقط قوه خیال را تحریک می کند و انسان از ان خیالهای خود لذت می برد به خاطر آنکه اگر چند نفر حتی یک نوع موسیقی گوش دهند لذتی که اینها از موسیقی می برند یک جور نیست و آن تخیلاتی که در آن فرو می روند یک شکل نیست بلکه هر کس یک نوع لذتی می برد و در یک عالم خیال سیر می کند لذا می گویند اکثر بیماریهای روانی از همین جا شروع می شود که انسان در یک عالم گنگ فرو می رود که خود نمی تواند تعریف نماید. و اینکه به نظ بعضی از دانشمندان در این مورد توجه نمایید:

1.      ویکتورهوگو ( نویسنده مشهور فرانسه ) می گوید :

علت این که ما از موسیقی خوشمان می آید این است که در عالم خیالها و رویاها فرو می رویم 

2.      آرون کوپلند :

موسیقی انسان را از عالم اصوات بیرون می برد و به یک دنیای خیالی و رویایی می راند .

3.      لئون تولستوی ( نویسنده روسی )

موسیقی محصول تحریک احساسات و هدف احوال نفسانی و عواطف انسانی است .

4.      دکتر ولف آدلر ( پروفسور دانشگاه کلمبیا )

موسیقی علاوه بر این که سلسله اعصاب ما را در اثر جلب دقت خارج از طبیعی آن ، سخت خسته می کند  عمل ارتعاش صوتی که در موسیقی انجام می شود تولید تعرض خارج از حد طبیعی در جلد می نماید که بسیار زیانمند است.

5.      دکتر آلکسیس کارل فیزیولوژیست بزرگ فرانسوی

ساز و آوزا و کنسرت ها و اتومبیلها و ورزش نمی توانند جای فعالیتها و کارهای سودمند اجتماعی را بگیرند  رادیو نیز مانند سینما و موزیکال، کاهلی کاملی به کسانی می بخشد که با آن سرگرمند بدون شک  الکلسیم کارگردان ما را از پا در می آرود و سر و صدای رادیو و سینما و ورزش نامناسب روحیه فرزندان را فلج می کند.

6.      هگل (فیلسوف مشهور آلمانی)

ذکرو(عبادت)مسلمانان در معابد بی آلایش خود فکر می آورد.و دعای(مسیحیان)درکلیسا با عرده ناقوس و نقش نگار در و دیوار تشویق خاطر و انصراف ناظر.

7.      کانت(فیلسوف مشهور آلمانی)

موسیقی اگر از همه  هنرمندان مطبوعتر باشد.ولی چون به بشر چیزی نمی آموزی از تمام هنرها پست تر است.

8.      دکتر آرنولد فرید مانی(پزشک بیمارستان نیویورک وریئس کلنیک سردرد)

او با کمک دستگاه های الکترونی تعیین امواج مغز و تجربیاتی که طی مراجعه هزاران بیماری بدست آورده  ثابت کرده است یکی از عوامل مهم خستگی های روحی وفکری و سردرد های عصبی ، گوش دادن به موسیقی رادیو است مخصوصاً برای کسانی که به موسیقی آن دقت وتوجه می کنند.

9.      دکتر ربرت ( متخصص روانشناسی کودک در انگلیس )

اطفال در رحم مادر تحت تاثیر موسیسقی قرار می گیرند و اگر مادر حامله به موسیقی گوش دهد ضربان قلب طفل در رحم زیاد می شود این حالت در 6 ماهگی به بعد است .

10. دکتر اوریزن اسوت مارون

هیجان بزرگترین عامل سکته های قلبی است هنرمندان اغلب به علت سکته قلبی در گذشته اند  از این بیان معلوم می شود هیجان حاصله از موسیقی تا چه حد خطرناک است .

11. دانشمندان روانشناسی در مورد موسیقی می گویند :

( موسیقی ) آثار مرموزی را در دماغ و قوای  مغز به جای می گذارد و آن اثری که از این حالت یعنی توجه غیر طبیعی محسوس است این است که اراده تضعیف می گردد و شنونده موسیقی تمام قوای خود را گویا در گوش متمرکز کرده و هیچ یک از اعضای بدن او در آن حال با اراده او حرکت نمی کند ، لذا گاهی دسنت و پای شنونده طبق ارتعاشات صوتی و نواهای موسیقی بنای حرکت کردن را می گذارد و خلاصه یک رقص خفیف بدون اراده شنونده انجام می شود .

12.  موسیقی موجب اخلال در دستگاههای مختلف بدن

موسیقی با نواهای حزن آمیز و یا آهنگهای نشاط انگیز خود گاهی آنچنان تعادل بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک را از بین می برد که اصول زندگی حیوان یعنی جذب و دفع و هضم ترشحات و ضربان قلب و فشار خون و مایعات دیگر را مختل می سازد و شخص را به امراض فراوانی نزدیک می سازد . آهنگهای شور انگیز موسیقی در اثر تحریک اعصاب نباتی گاهی آنچنان موجب اغتشاشات روانی شده که شخص را وادار به فعالیتهای بی موقع و خوشیهای ناگهانی   خنده های بیجا ، پرحرفی ، عصبانیت ، گفتن سخنان مسخره آمیز می نماید و در اثر ادامه این عمل ممکن است کم کم شخص به مرض هایی که نوعی جنون است مبتلا گردد .

علت حرام بودن موسیقی و رقص

از مجموع آیات و روایاتی که در مورد موسیقی و رقص بیان شد استفاده می شود که شیطان اولین کسی است که موسیقی را ایجاد کرد و مدیریت مجالس رقص به عهده اوست و طبق اظهار نظر خودش اوست که به این مجالس رونق می بخشد تا بوسیله ایندو مردم را از یاد حضرت حق تعالی غافل سازد و به طرف گناهان بکشاند و اگر مردمی موسیقی و رقص در مجالس جشن و زندگی روزمره شان رایج شد و از موسیقی با این همه مفاسدش به عنوان یک ابزار سرگرمی و تفریح استفاده کردند این موضوع سبب خواهد شد که چنین مردمی به طرف لهو و لعب و روابط نامشروع زن و مرد و شیوع سایر گناهان پیش بروند و در نتیجه چنین جامعه ای از یاد و نام خدای بزرگ دور خواهد ماند و اعتقادشان به جهان پس از مرگ سست خواهد شد و طبیعی است که اگر مردمی چنین خصلتی پیدا کردند جنایاتی از قبیل زنا ، لواط ، قتل ، سرقت ، به وجود آمدن فرزندان نامشروع و سایر گناهان در میانشان زیاد خواهد شد و به دنبال آن هزاران امراض روحی و روانی و جسمی بوجود خواهد آمد .

 و از طرفی موسیقی و رقص معمولاً وسیله ای برای گرم کردن مجالس خلفای جائر و پادشاهان ظالم و درباریان متملق و ثرتمندان فاسد ، امثال خلفای بنی امیه و بنی عباس و شاهان ساسانی و قاجار و پهلوی و ... لعنه الله علیهم بوده است . شاهان و خلفایی که به چیزی جز عیاشی و شهوترانی و ایجاد رعب و وحشت و سرسکوب و قتل و عام مخالفان فکر نمی کردند و در برابر انبیاء و ائمه اطهار (ع) و علمای ربانی ایستادند و امثال حضرت یحیی و امام حسین (ع) را با آن وضع فجیع به شهادت رساندند .

 بر همین اساس از همان اوایل ظهور اسلام عزیز پیامبر عظیم الشأن (ص) و ائمه اطهار (ع) با موسیقی و رقص و اموری که جامعه را از خداوند بزرگ دور می سازد و به طرف شیطان سوق می دهد به مبارزه برخاستند و آن را حرام دانستند .

امروز هم ترویج موسیقی و رقص یکی از راه های غربیها و کشورهای استعمارگر برای غارت و چپاول ذخائر ملتها است . زیرا اگر مردمی خود را با این گونه امور سرگرم نمودند بتدریج نسبت به سرنوشت کشورشان بی تفاوت خواهند شد و اگر مردمی چنین روحیه ای پیدا کردند بیگانگان به راحتی می توانند زمام امورشان را به دست بگیرند و هر بلائی بر سر آن کشور درآوردند و یکی از علل عقب افتادگی کشورهای جهان همین سیاست کشورهای استعمارگر است.

این روزها هم کسانی در کشور اسلامی ما در راه ترویج موسیقی به هر نام و عنوان گام بر می دارند دانسته یا ندانسته همان اهداف شیطان و سیاستهای استعمارگران غربی را می خواهند پیاده نمایند تا این ملت شریف را از هویت اسلامی خود دور سازند و زمینه سقوط و ذلت این مردم را فراهم سازند . در واقع چنین اشخاصی از اسلام و مجری قوانین قرآن که ولایت فقیه است ناراحتند و با ترویج موسیقی و مجالس لهو و لعب در برابر قرآن کریم و رسول خدا (ص) ایستاده اند . اگر چه در ظاهر مسلمان هستند و دم از اهل بیت عصمت (ع) و جاری کردن قوانین اسلام هم می زنند .

هنر از نظر اسلام و امام خمینی رضوان الله علیه

وقتی اسم هنر به میان می آید تصور بعضی از هنر ، موسیقی ، رقص ، تئاتر ، نتمایش فیلم و کارهایی از این قبیل است . به طوریکه با این گونه امور بازیگران ، مجالس جشن و صحنه نمایش فیلم تئاتر را با سوت و کف حضار ، گرم نمایند و برای انکه جاذبه و مشتری بیشتری داشته باشند به زنان بازیگر به پیروی از غربیها در این گونه مسائل نقش عمده و مؤثری می دهند و عاقبت این محافل اختلاط زن و مرد ، تحریک شهوت ، بی بند و باری و سرانجام روابط نامشروع زن و مرد  و گسستن نظام خانواده و متلاشی شدن جامعه خواهد بود .

در حالیکه هنر واقعی از نظر اسلام آن است که به وسیله ابزاری مانند فیلم و تئاتر و ... اعتقادات مردم به خداوند یگانه و عالم قبر و قیامت محکم شود و فرهنگ اصیل اسلامی و اخلاق مردم مخصوصاً جوانان رشد یابد . در یک کلام هنرمند کسی است که دلهای مردم را متوجه خداوند حکیم سازد و جامعه را از غفلت و گناه دور کند و روحیه شجاعت و شهادت و مردانگی و غیرت و عفت را در کشور زنده نماید به طوری که با دیدن یک فیلم و تئاتر و ... جامعه تحت تأثیر قرار گیرد و نباید کسی تراوش ذهنی خود را با نام اسلام به خورد جامعه دهد .

و اکنون برای روشن شدن هنر از دیدگاه اسلام و قرآن به پیام اسلام شناس واقعی حضرت امام خمینی (ره) به هنرمندان حقیقی توجه فرمایید :

[ بسم الله الرحمن الرحیم ]خون صدها هنرمند فرزانه در جبهه های عشق و شهادت و شرف و عزت ، سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنری است که باید به تناسب عظمت و زیبایی انقلاب اسلامی ، همیشه مشام جان زیباپسند طالبان جمال حق را معطر کند . تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی (ص) ، اسلام ائمه هدی (ع)  اسلام فقرای دردمند ، اسلام پابرهنگان ، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد .

هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابوده اسلام رفاه و تجمل   اسلام التقاط ، اسلام ساز ش و فرومایگی ، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلام اسلام آمریکائی باشد . هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معظلات اجتماعی ، اقتصادی  سیاسی و نظامی است . هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است .

هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالو صفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی  فرهنگ عدالت و صفا لذت می برند . تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهان خواران شرق و غرب و در رأس آنها آمریکا و شوروی را بیاموزد .

هنرمندان تنها زمانی می توانند بی دغدغه کوله بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر و تنها و تنها در چارچوب مکتبشان به حیات جاویدان رسیده اند و هنر مندان ما در جبهه های دفاع مقدسمان این گونه بودند تا به ملاء اعلاء شتافتند و برای خدا و عزت و سعدات مردمشان جنگیدند و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی درد را رسوا نمودند .

خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند .                        روح الله الموسوی الخمینی 30/ 06/67

ادامه مطلب...
۰۶ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ahmadloo